وقت کم است

وقت کم است
آن سالها که ازدواج کردیم رسم بود در خرید عروس چمدان هم خریداری می شد ، برای سفر ، اما آن چمدان ها هیچ وقت همراه سفرنبودند، تبدیل می شدند به "چمدان حیف " ! به شیکی چمدانهای امروزی نبود ند . چرخدار، دسته بلند ، قفل رمز دار ، ساده ساده بود ، یک چمدان چرمی قهوه ای ، دسته کوتاه و یک قفل ساده داشت که حتی کلید …
ادامه مطلب

عروس بی جهیزیه

عروس بی جهیزیه
به قلم سردبیر پایگاه خبری ردا - سرکار خانم فرزانه کمندی :  یکی از وقت گذران و سرگرمی های  این دوره و زمانه ، و خستگی در آوردن مابین کارهای روزانه ، گوشی دست گرفتن و چرخی در فضای مجازی زدن ، که کلی اطلاعات که بعضی درست و بعضی نادرست است . مطلبی دیدم و خواندم که " مرگ جهیزیه "  و عکس های منزجر کننده داشت ، توجه …
ادامه مطلب

شاعره گمنام تاریخ ایران ( قسمت 2 )

شاعره گمنام تاریخ ایران ( قسمت 2 )
به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سرکار خانم فرزانه کمندی : ملک جهان خاتون در قرن هشتم در  دربار شیخ ابوالسحاق ، فرمانروای شیراز حضور داشته و با حافظ به مشاعره و مناظره می نشسته  . در قرن نهم بیجه منجمه که با جامی مناظره داشته و جمیله اصفهانی در زمان شاه عباس که شعر هایش را در قهوه خانه ها می خوانده اند . در قرن سیزدهم رشحه …
ادامه مطلب

شاعره های گمنام تاریخ ایران - قسمت اول

شاعره های گمنام تاریخ ایران - قسمت اول
به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سرکار خانم فرزانه کمندی :  کتاب و کتاب خوانی را از کودکی دوست داشتم وبه توصیه یکی از نزدیکان اوقات فراغتم را با کتاب پر می کردم . کتاب خوا ندن را دوست داشتم چون باعث حال خوبم می شد ،  یکی از تفریحاتم گذران وقت در کتابفروشی و کتابخانه ها بود ، که با چرخ زدن  در دنیای کتاب غرق بشم …
ادامه مطلب

نامه به تویی که دوست واقعی منی

نامه به تویی که دوست واقعی منی
به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سر کار خانم فرزانه کمندی :    خیلی وقته که درگیری زندگی ، روزمرگی ، بیماری ناخونده که این روزها مهمان خانه ماست ، شده بودم . فرصت نوشتن را نداشتم در این مدت که قلم وکاغذ و کنار گذاشتم خیلی اتفاق ها تو رابطه کاری ، خانوادگی ، اجتماعی ام پیش امد . که باعث شناخت آدم ها شد . امروز …
ادامه مطلب

گردگیری

گردگیری
به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سرکار خانم کمندی در خیابان قدم می زدم در یک روز آفتابی که هوا کمی سوز داشت و آفتابی که زور می زد گرم کند با سوز سرمای زمستان که تلاش می کرد بگوید هنوز قدرت دارم ، آسمان آبی و این هوا ، بوی عید خیلی دلچسب بود ، هوا را با نفسی عمیق به ریه ها فرستادم ، بوی عید …
ادامه مطلب

بنده عادت نباشیم

بنده عادت نباشیم
به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سر کار خانم فرزانه کمندی :    صبح ها همیشه باید با قهوه روزم را شروع می کردم تا سرحال بیام و با انرژی به کارهام برسم ، یه روز کاری پیش اومد که نشد ، تا چند ساعت حالم خوب نبود و منتظر فرصتی بودم تا به روتین روزانه ام برگردم . یکم که با خودم خلوت کردم دیدم من بنده …
ادامه مطلب

آدم فیک

آدم فیک
    به قلم سرکار خانم فرزانه کمندی - سر دبیر پایگاه خبری ردا : نا حالا به فیک یا اصل بودن چیزی فکر کردید ، حتماً فکر کردید ، چون همه بین اصل بودن و فیک بودن رامی شناسند . فیک بودن اجناس مانند : لباس ، کفش  ، وسایل برقی خانه ، ماشین ، محل زندگی ، همانطور که فیک بودن اشیاء برایمان بارز و مشخص است ، …
ادامه مطلب

جنگ و روان کودک

جنگ و روان کودک
    به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سرکار خانم فرزانه کمندی : "جنگ – جنگ شروع شد" دشمن حمله کرد به جنوب ، خدا به داد لب مرزی ها برسه " این جمله  را زیاد از بزرگترها شنیده می شد " اولین چیزی که در کودکی جنگ را حس و لمس کردم ، بعد از آن صدای آژیر وضعیت قرمز ، صدای انفجار بمب ، بوی دود …
ادامه مطلب

رد پای مردان بی حاشیه

رد پای مردان بی حاشیه
    به قلم سر دبیر پایگاه خبری ردا - سر کار خانم فرزانه کمندی : پائیز مانند فصل های دیگر خدا زیباست . با تمام اتفاق های تلخ و شیرین ، بوی مدرسه ، ماه مهر ، برگ ریزان . ولیکن پائیز 1402 با همه ی زیبای هایش دلگیر است . چون با بیماری یا به عبارتی با سونامی همه گیردرگیر هسیم که میهمان اغلب خانه هاست ، از …
ادامه مطلب